شماره سوم. بزرگ شدن!


بزرگ‌شدن را مفهومی هم‌جوارِ بالیدن می‌شناسیم؛ اما به لطف بهره‌ای که زبانِ شیرین فارسی از وجودِ علی‌اکبر دهخدا برده است، بزرگ‌شدن را «منزلت‌یافتن» نیز تعبیر کرده‌اند؛ آن‌چنان‌که سعدی می‌سراید: «تو یاد هر که کنی در جهان بزرگ شود/ مگر که دیگرش از چشم خویش بگذاری». گویی از آغاز، که پا در راهِ زندگی می‌گذاری، در هر نخستین تجربه، قسمتی برای خود برمی‌داری، آن را توشه‌ی راهِ بی‌بازگشت خود می‌کنی و به سمت خانه‌ای برای سالیان سال، این «بزرگ‌شدن»، قدم برمی‌داری و منزل و منزلت می‌یابی؛ درست همان مسیری که نارون با جوانه‌های سبزش، از آغاز تا به خانه، طی کرد و اکنون بالیده است. بزرگ‌شدن برای همه طعمی یکسان ندارد و البته چشیدنش ناگزیر است؛ گاهی طعمِ شیرینِ آزادی و استقلال می‌دهد و گاهی طعمِ عجیبِ تصمیم‌گیری‌های سخت. بزرگ‌شدن، گاه چیدنِ آجرهای دلخواه و دست‌ساز بر پایه‌های هویت است و گاه ترک‌برداشتنِ دیوارِ رویاها و باورهای قدیمی. بزرگ‌شدن، شوق و دلهره‌ی هم‌زمانِ مسئولیت‌های جدید است و نیز ترس و اجتناب از پنداری لرزان که گذرِ زمان و فرصت‌های پیشین را به چهره‌مان می‌کوبد. در این برگِ جدید از نارون، با همراهی نویسندگانِ این شماره، بزرگ‌شدن را در سایه و در آفتاب می‌خوانیم؛ چه آن‌چه عیان است و پرتویی طلایی و نرم بر ما واضحش می‌دارد و چه آن‌چه پنهان است و در پس‌کوچه‌ای گم‌گشته عمداً به فراموشی افتاده است. از تغییرها و موهبت‌ها تا رنج‌ها و عبرت‌های بزرگ‌شدن، همه در این شماره گرد آمده است تا با بینشی نو به بالیدنِ خود بنگریم.

همکاران این شماره

علیرضا رضایی، مینا قدیمی عتیق، عارفه شمس‌خانی، سپیده واعظ، مهسا سالاری، نسرین راستگو، فائزه محمدی، مصطفا دهقانی، گلی ترقی، امیر نعیمی، زهرا نظری، مهسا شهشهانی، مرضیه، معصومه جوادی، پویا خاندل، نسیم خسروی کتولی، لیلی ناهیدی آذر، عماد باقرزادگان، عماد رضایی، فریبا فیروز، سعید میرمحمدی، هانیه دوست‌دار، مرجان همایون، اکرم محمودی، بهزاد استادیان، وحید بیک‌وردی، فرشید ساتیاروند